ابوالقاسم حسینجانی، شاعر و نویسنده، گفت : " بهار " و مفاهیم مرتبط با آن، به ما میفهماند که واقعا میتوانیم " زنده " باشیم و با نادیده گرفتن تطاولها، فرومردگیها و فروخفتگیها، همچنان راه را ادامه داد .
این شاعر و نویسنده در گفتوگو با مهر، ضمن اشاره به برخی ازعناصر شناخته شده در ادبیات و شعرهای بهاری افزود: " درختان " در مجموعه شکل دهنده بهار و در ادبیات مربوط به این مفهوم عمیق زندگی، به عنوان نمادهایی ریشهدار و حیات بخش مطرح هستند، در شعرهایی که خود من برای بهار و در توصیف این رویداد طبیعت سرودهام، درختان، ایستادهترین پیام بهارند.
حسینجانی افزود: بزرگترین پیام بهار و شعر بهار این است که نمیشود به دور سبزهزار و طراوت و رویش، سیم خاردار کشید و هیچکس نمیتواند پیام نیستی و عدم بدهد.
ابوالقاسم حسینجانی تصریح کرد : ادبیات بهار، به ما میآموزد که مانند درختان "ریشهدار" باشیم، درختان را باید پرندگانی دانست که ریشه در گل و بال و پر در آسمان دارند و به تعبیر مولوی، درختانی که دست به سوی آسمان برداشتهاند، در حال دعا هستند و میخواهند بپرند و به موجود دیگری تبدیل شوند، بزرگترین پیام بهار و شعر بهار این است که نمیشود به دور سبزه زار و طراوت و رویش، سیم خاردار کشید و هیچکس نمیتواند پیام نیستی و عدم بدهد، چرا که سرزندگی و زندگی، اصالت زمین است . شعر بهاری ما باید از " دوباره شدن " حرف بزند .
این شاعر و نویسنده در ادامه گفت : شاعران معاصر، شعرهای قابل توجهی در توصیف بهار سرودهاند که من آنها را به عنوان "تذکری سبز" ارزیابی میکنم، در برخی از شعرهای بهاری و بهاریههای ما، خود بهار با حرکت و قیام حضرت مهدی (عج) پیوند داده شده است و در برخی دیگر، آداب انسانی گوشزد شده است، من بهاریههای خوبی را خواندهام که پیام رجعت داشتهاند، در عین حال معتقدم که همچنان در زمینه بهاریه سرایی میتوان کار ادبی کرد.
|