بی‏خانمان را بگور می‏سپارند
هموطن , سه شنبه 11 مرداد 1384 - ساعت 13:29

ای بیچاره مطرود، من برای تو می‏گریم و به خاطر مردمان بی‏سر و سامان ندبه می‏کنم.

 

از اشعار سدی- ترجمه حسین موقر -کجاست کسی که از شفقت آهی برآورد و فردی که چشمانش از اندوه حکایت کند و از سوز غم اشکی نثار این مناظر جامعه انسان، نثار این پیوندهای گسسته نماید و مردگان را یاد کند؟
ای بیچاره مطرود، من برای تو می‏گریم و به خاطر مردمان بی‏سر و سامان ندبه می‏کنم. آری می‏گریم، اما نه بدان سبب که در مغاک تیره خاک جای گرفته‏ای، دیگر باکت چیست. دیگر چهره منحوس احتیاج و عقارب زهر آگین رنج و تعب وغول‏های سنگدل با تو کاری ندارند.
زاری من به خاطر دردهایی است که حیاتت چشیده است، هنگامی که این راه دراز، این گشت جهان را تنها، بی‏رفیق و دستگیر و محروم از مهر و محبت می‏پیمودی، بهره‏ات فقر بود و توشه‏ات مصیبت و ابتلا.
شبابت در جهل و محنت به سرآمد و شیبت از هر مایه تهی بود. بختی سیاه داشتی که نه تنها در معرض آلامت نهاد بلکه تو را آن بینش نداد که بتوانی قامت برافرازی.
از دماغت تاب توانایی گرفت و ریزه خوار خون هم نوعت نمود، فکرت درمانده شد، طعمه استیصال گشتی و در قفر پهناور گیتی سرگردان ماندی، ای بیچاره مطرود به راحت بخواب چه دیگر تند باد زمستان برگرد جسم بی ماوایت نمی‏وزد. تو آسایشت را در گورجسته‏ای، و من دمی درنگ می‏کنم و به آینده می‏نگرم.




روزنامهء هموطن سلام http://www.hamvatansalam.com
آدرس خبر : http://www.hamvatansalam.com/news38066.html