یادگیری در طول زندگی
هموطن , يكشنبه 13 آذر 1384 - ساعت 18:02

مدیریت دانش از طریق سازمان یادگیرنده به سمت مدیریت تغییر در جهت توسعه انسان و توسعه سازمان حاصل می‌شود.

 

یکی از دستاوردهای هزاره سوم که خیلی مورد توجه است و باید به شکل یک فرهنگ عمومی در میان آحاد مردم دربیاید «یادگیری در طول زندگی یا یادگیری مادام‌العمر (long life learner) است این مفهوم کلیدی است برای این که به موج چهارم (توانایی) برسیم.
این آموزش یعنی رویارویی با چالش‌هایی که برخاسته از دنیای به سرعت در حال تغییر است، یا می‌توان گفت این آموزش بازگشت به منظور توانایی برخورد با موقعیت‌های جدید در زندگی شخصی و کاری است.
ما در جهانی بسر می‌بریم که تغییرات در آن لحظه به لحظه وسیعتر دیده می‌شود و تنها راهی که ممکن است ما همگام با این تغییرات باشیم این است که افراد بیاموزند چگونه یاد بگیرند. در هزاره سوم یا عصر دیجیتال یا عصر دانش قابلیت‌های زیادی را از انسان‌ها انتظار می‌رود که باید افرادی که می‌خواهند کار کنند، زندگی کنند و روابط اجتماعی بهتر داشته باشند، یا پیشرفت همه‌جانبه داشته باشند. باید آنها را جزو شخصیت درونی خود کنند و همینطور روحیه جدیدی ایجاد و به دنبال سامان دادن مجموعه این توانمندی‌ها در خودشان باشند.
آموزش و پرورش کانونی است که می‌تواند هم اصل تفرد و هم اصل اجتماع را رشد دهد و کمک کند رشد و استعدادهای تا حداکثر ظرفیت پرورش، توانمندی‌های خلاقمان شناخته شود، ولی مسئله‌ای که مورد توجه قرار می‌گیرد شناخت آینده مبهم است. نباید بچه‌ها را برای آینده مبهم و ناشناخته آماده کرد، بلکه باید نیازهای حال را شناخته و فرصت‌های متعددی را به وجود آورد تا فرد بتواند توسط آموزش و پرورش و خانواده نیازهای فعلی خود را شناخته و برآورده و نباید حال را فدای آینده ناشناخته کند. چون اگر نیازهای حال فراگیران برآورده شود فرد استعدادهای خود را کشف و به طور خودکار به دنبال اهداف خویش است. خودکنترلی و انضباط درونی در شخص دیده می‌شود و جامعه سالم در گرو افراد سالم است، افراد سالم باید از آموزش پایه‌ای سالم و کامل بهره‌مند باشند به عبارت دیگر مدرسه است که می‌تواند نشاط و شادابی و پرانگیزه و اشتیاق، لذت بردن از یادگیری هم توانایی یادگیری چگونه یاد گرفتن و هم کنجکاوی ذهنی را ایجاد و القا کند.
جامعه هزاره سوم ماهیت خود را به شکل جامعه یادگیرنده به نمایش می‌گذارد، چرا که افرادی می‌توانند در حال زندگی کنند که هم یاددهنده (معلم) و هم یادگیرنده (متعلم) باشند جامعه یادگیرنده به دنبال توانایی خاص در افراد است، افرادی که خلق می‌کنند، کیفیت را بهبود می‌بخشند، ایجاد مزیت رقابتی (یعنی فرآیندها و توانایی‌ها براساس مدیریت دانش باشد و فرد را در میان رقبا متمایز کند) به راحتی تغییرات را پذیرفته و عکس‌العمل سریع در مقابل محیط پویا و پیچیده نشان دهد.
جان برچ و نتیرکی می‌گویند جامعه‌ای که نمی‌خواهد یاد بگیرد و اطلاعات کسب کند، یعنی نمی‌خواهد حرکت کند. این نظریه در آموزش باعث می شود که فراگیران 1- فعال شوند، 2 – فعال بیاموزند، 3 – فعال برگردند.
همانطور که پیترسنج معتقد است سازمان‌های جهان باید توانایی تطابق با دگرگونی‌های مداوم را برای نیل به موفقیت داشته باشند. به عبارت دیگر سازمان‌ها باید، سازمان‌های آموزنده (یادگیر یا یادگیرنده) شوند، اما یادگیری برای سازمان‌ها آسان نیست. امروزه یادگیری کلید حل مشکلات است.
مدارس زمانی می‌توانند فضای یادگیری را موثر بدانند که تجربه و عمل را با هم به کار گیرند، یادگیری گروهی را تسهیل کنند، اختیارات به میزان زیادی به افراد واگذار شود و فضای آرمان‌طلبی و نوآوری تشویق شود، تاکید بر یادگیری چگونه یاد گرفتن جذب بر توزیع و تفسیر دانش و خلق و تولید اطلاعات جدید باشد.
یادگیری در طول زندگی تپش قلب جامعه است. جامعه‌ای یادگیرنده است که ضرروی‌ترین سرمایه‌گذاری را سرمایه‌گذاری نیروی انسانی بداند و بر مبنای فراگیری، نوسازی و استفاده از دانش زیرسازی شود.
جامعه‌ای یادگیرنده است که دائما در حال تلاش و کوشش برای رسیدن به کمال مطلوب، یا این که یادگیری را برای افراد تسهیل و دائما آنها را برای پذیرش دگرگونی و تغییرات آماده کند. در این نوع جامعه فرصت‌ها برای دستیابی به داده و حقایق افزایش پیدا می‌کند و فرد را قادر می‌سازد که داده را جمع‌آوری کند و ارتباط بین داده‌ها به وجود آورد و اطلاعات را جمع‌آوری و انتخاب، ترتیب، سازماندهی و الگوها و دلالت‌های آن را تشخیص دهد.
البته چگونه اطلاعات به دانش تبدیل می‌شود، توجه به فرآیندهای معقول‌سازی انسان ضروری است و وقتی شخص اصول اساسی پاسخگو برای الگوها را که ماهیت دانش را ترسیم می‌کند درک کند خرد به وجود می‌آید. این روش پیوستاری برای به وجود آمدن مدیریت دانش است.
مدیریت دانش از طریق سازمان یادگیرنده به سمت مدیریت تغییر در جهت توسعه انسان و توسعه سازمان حاصل می‌شود.
به شکل ساده در یادگیری در طول زندگی این فرصت به وجود می‌آید که مراحل آموزشی بسیار گوناگون سازماندهی شوند و به گونه‌ای که هم از یک مرحله به مرحله‌ای دیگر هم گوناگون‌سازی مسیرها در نظام آموزشی آن طور که هر یک از مسیرها نیز از ارزش بالایی برخوردار باشند میسر باشد.
در اینجا می‌توان به کنفرانس جهانی «آموزش برای همه» (جامتین تایلند) اشاره کرد. «این نیازها هم ابزارهای اساسی (نظیر سوادآموزشی، بیان شفاهی، شمارش و حل مسئله) و هم محتوای اساسی (نظیر دانش، مهارت‌ها، ارزش‌ها و نگرش‌ها) را دربر می‌گیرد که انسان بتواند به حیات خود ادامه دهد توانمندی‌های خود را به طول کامل توسعه بخشد با وقار به کار زندگی بپردازد.
به طور کامل در پیشرفت و در توسعه مشارکت داشته باشد. کیفیت زندگی خود را بهبود بخشد. تصمیم‌های آگاهانه اتخاذ کند و به یادگیری خود ادامه دهد. (بیانیه جهانی آموزشی برای همه، ماده یک، پاراگراف یک) آموزش و پرورش خود زندگی است، نه برای زندگی یا به عبارتی یک تجربه اجتماعی و از طریق آن کودکان درباره خود، زندگی خود، دانش و مهارت‌های پایه‌ای و مهارت‌های میان فردی را می‌آموزد، ولی در اینجا نیاز به مشارکت خانواده‌ها و جوامع محلی احساس می‌شود که در واقع مثلث تکالیف که یک ضلع آن خانواده و ضلع بعدی مربیان و ضلع دیگر دانش‌آموزان هستند، باید دست‌اندرکاران، سیستم آموزشی را طوری طراحی کنند که عشق به یادگیری و دانش را برانگیزند و فرهنگ مصرف و تولید و چگونگی ورود به بازار کار یا آموزش عالی، آشنا شدن با حقایق زندگی و چرخه زندگی، پرورش روح معنویت و تبدیل شخصیت‌های گلخانه‌ای به شخصیت‌های مقاوم، روحیه پژوهش، خود تنظیم‌کنندگی پویا، مهارت‌های زندگانی، تفکر انتقادی، روح آکادمیکی و در نتیجه اشتیاق به استفاده از فرصت‌های یادگیری را افزایش دهند.
در نهایت می‌توان «یادگیری در طول زندگی» را مولفه‌ای دانست که برای تمام جوامع لازم و ضروری است و با تاکید روی این مولفه می‌توان انسان‌های سالم، کارآمد که بتوانند یاد بگیرند و کشف کنند و به آینده خود بیاندیشند، مسیری در پیش بگیرند که با توانمندی‌هایشان تناسب داشته باشد به وجود آورد. یادگیری در طول زندگی برای همگان فرصت‌هایی فراهم می‌آورد که هدف‌های بسیار مختلف را دنبال کنند و به طور خلاصه «یادگیری در طول زندگی» باید از تمام فرصت‌هایی که جامعه عرضه می‌کند به نفع خود سود ببرد.

منابع
-1 یادگیری گنج درون، ترجمه علی روژف، فاطمه فقیهی، پژوهشکده تعلیم و تربیت، پاییز 1379
-2 آموزش و پرورش برای قرن بیست و یکم، گروه مترجمان، بهمن 1378، تک نگاشت 2
-3 نگرش نوین به نظریات سازمان و مدیریت در جهان امروز غلامحسین حیدری تفرشی، رضا یوسفی سعیدآبادی، اسدالله خدیوی، فراشناخت، تهران 1381
-4 روابط انسانی در سازمان‌های آموزشی در هزاره سوم، کیومرث نیاز آذری، فراشناخت، 1381
- 5 فلسفه تعلیم و تربیت، شریعتمداری، انتشارات امیرکبیر




روزنامهء هموطن سلام http://www.hamvatansalam.com
آدرس خبر : http://www.hamvatansalam.com/news48514.html