آقای دکتر لطفا در ابتدا گزارشی از حوزه وظایف خانه و فعالیتهای آن در سالهای اخیر ارائه دهید تا بعد به طرح پرسشهای بعدی برسیم.
حوزه وظایف خانه موسیقی براساس اساسنامهای که دارد حوزه وسیعی است، اما خانه موسیقی سعی کرده تا در ابتدا به ثباتی نسبی برسد و در این راستا خواسته تا چارچوبهایش را محکم کند.این ثبات اعم بوده است از اداره سیستمهای داخلی، اسکان در محلهایی که در اختیار گرفته، تامین وسایل و امکانات، برقراری ارتباطات لازم با نهادها و سازمانهای دیگر و. ..
ساختار اصلی خانه چگونه شکل گرفته است؟
همانطور که میدانید نهاد خانه موسیقی شاید دموکراتیک ترین نهاد غیر دولتی است که در حال حاضردر کشور وجود دارد چراکه با مشارکت کوچکترین سلولهای فعال آن ،هیات مدیرهها تشکیل میشود و این بافت دموکراتیک برمیگردد به اعتبار، تخصص و تشخص افراد و هنرمندانی که مورد علاقه و وثوق جامعه هنری هستند.
طبیعی است که این افراد با صرف وقت خود برای خانه موسیقی فعالیتهایی انجام میدهند. مسئله مهم این است که این نهاد با این فرم دموکراتیک شکل گرفته تا با حوزههای اجرایی و سیاستگذار کشور وارد تعاملاتی شود تا منافع عمومی موسیقی و حقوق حقه آنها را حفظ و حتی برای کسب منافع بیشتر وارد عمل شود. به عبارت دیگر این نهاد قرار نیست در مقابل آنها بایستد، مگر این که شرایط خاصی پیش بیاید.
بنابراین در شرایط فعلی بعضیها این استنباط را دارند که خانه موسیقی باید در مقابل نهادها و مراکزی بایستد و احیانا بیهوده و بدون هیچ دلیل و علتی آنها را به چالش بکشد در حالی که ما در حقیقت در پی ایجاد مذاکرات سازنده برای کسب منافع بیشتر برای تک تک هنرمندان هستیم و اصلا برای همین کار انتخاب شدیم، ما انتخاب نشدیم که منافع آنها را به خطر بیاندازیم.
طبیعی است ظرفیتهایی که برای کسب این امتیازات وجود دارد زیاد نیست باید این ظرفیتها را بالا ببریم و باید این منابع را ایجاد کنیم تا شان و اهمیت موسیقی کشور در جایگاه واقعی خود قرار گیرد.
بنابراین تا مادامی که ما نتوانیم این ارزشمندی را به رخ بکشیم و جایگاه واقعی موسیقی را بنمایانیم آن وقت نخواهیم توانست آن حقوق لازم را کسب بکنیم.
البته در این مدت یعنی از زمان تاسیس این خانه تا کنون ما شاید به یک دهم اهداف اساسنامه خانه هم دست نیافتهایم و نباید همچنین باشد یک نهاد نوپا که 6-5 سال تشکیل شده و اهداف وبرنامههای بلندمدت دارد، طبعا زمان زیادی برای رسیدن به آن اهداف لازم است و تا زیر ساختهای فرهنگی جامعه و شرایط کلی فراهم نشود و درک مشترکی بین هنرمندان، مسئولان و حمایت مردم از این تعامل پدید نیاید نمیتوان به آن اهداف رسید.
* پس در این 6-5 سال گذشته خانه موسیقی به هیچ یک از اهدافش نرسیده است؟
همانطور که گفتم ما هنوز در ابتدای راه هستیم ولی در تشکیل و ایجاد ساختار خانه، مسیر خوبی را طی کردهایم؛ اعضای هیات مدیره کانونهای هشت گانه و هیات مدیره اصلی خانه همگی از هنرمندان برجسته و مورد اعتماد و اعتبار هستند که هم در بین هنرمندان و هم در جامعه به عنوان چهرههای مقبول و مثبت شناخته شده هستند البته با توجه به اساسنامه و ساختار دموکراتیک آن همواره این امکان برای کلیه هنرمندان عضو برای همکاری و به عهده گرفتن مسئولیتهایی در این خانه-از طریق انتخابات هر 2 سال یکبار -وجود دارد و زمینه برای تغییر و تحول عملکردها، سیاستها و سلیقههای براساس اساسنامه فراهم است از سوی دیگر در این چند سال در زمینه ارتباطات خود با مسئولان فرهنگی، تفاهمات و تعاملات خوبی داشتهایم.
*تعاملات خانه با وزارت ارشاد و خصوصا مرکز موسیقی به چه نحوی بوده است؟
نکته مهم رابطه خانه موسیقی با نهادهای اجرایی مثل وزارت ارشاد و مرکز موسیقی است. هر نهادی ممکن است طرحهای بسیار ارزشمندی داشته باشد ولی اگر به وجه اجرایی نرسد هیچگونه ارزشی ندارد بنابراین مذاکره، مباحثه وتعاملات سازنده با آن بخشها برای اجرای این طرحها بسیار مناسب است.
چون خانه موسیقی هیچ نوع وجه اجرایی در بخش موسیقی ندارد و نمیتواند هم داشته باشد سعی کرده است تابه عنوان طرف مشورت و به عنوان معتمد در بخش سیاستگذاریهای موسیقی و همین طور در زمینههای کلی موسیقی موثر واقع شود و این از اعتبار و جایگاه والای خانه موسیقی ،هنرمندان و اعضای منتخب همین خانه ناشی میشود این خانه در اجرای طرحهای بیمه، طرح تکریم و برخی طرحهای دیگر طرف مشورت قرار گرفته و این بسیار به نفع هنرمندان بوده و هست و من فکر میکنم یکی از وظایف مهم خانه موسیقی همین به مرحله اجرا درآوردن ایدههایی است که به نفع جامعه موسیقی است.
* شما گفتید که بسیاری از هنرمندان که دارای شان و اعتباری هم هستند در کانونهای مختلف وقت میگذارند (درجهت منافع دیگر هنرمندان) سوال اینجاست که این وقتی که این عزیزان میگذارند چه نتایجی برای دیگر هنرمندان دربرداشته است ؟
ببینید، مطلبی که هست این است که ما تعریفی که از حوزه وظایف خانه موسیقی داریم تعریف شفاف و صحیحی نبوده است و کمی با حوزه وظایف مراکز دیگر مثل مرکز موسیقی اشتباه میشود.... خانه موسیقی در حقیقت جایی است که هنرمندان میتوانند با یکدیگر ارتباط داشته باشند، تعامل و مذاکره کنند و راهکارهایی ارائه دهند برای این که امتیازاتی برای هنرمندان به دست بیاورند. جایگاه هنرمندان موسیقی که استحقاق حقیقی این گروه از هنرمندان است مغفول مانده است، چه از جهت مادی و چه معنوی، اگرچه جامعه ایرانی نگاه و ارزش ویژه ای به هنرمندان قائل است ولی هنوز موضوع موسیقی از نگاه بعضی مسئولان با ابهاماتی مواجه است که این خانه در رفع آن تلاش میکند. اینجا محلی نیست که به فوریت امکانات مالی ویژه ای برای اعضا فراهم آورد و یا بتواند تصمیم گیریهای اجرایی بکند. خانه میتواند با دیگر مراکز فرهنگی، مشاوره و مذاکره داشته باشد . به عنوان مثال الان بحث مسکن است، وقتی این بحثها در حوزههای کوچکتر مطرح میشود بخش اجرایی با وزارت مسکن مذاکره اش را آغاز میکند. حالا این چقدر به نتیجه میرسد بحث دیگری است و به این موضوع برمی گردد که ما چقدر زمان بگذاریم و این روند چقدر طول بکشد ممکن است ما 2 سال پیگیری کنیم و بالاخره به نقطه ای برسیم که مسکنی برای هنرمندان به دست بیاوریم ولی نباید انتظار نتیجه فوری داشته باشیم همین که این خانه وجود دارد و تحت لوای هنر و معنویتی فعالیت دارد و این ارتباطات برقرار میشود و باعث حسن تفاهم بین همه هنرمندان میشود، اولین و مهمترین قدمی است که در این عرصه برداشته شده است.
در صحبتهای شما بود که خانه موسیقی یک نهاد اجرایی نیست و نهاد مشورتی است ولی بارها از طرف مدیرعامل و دیگر مسئولان این خانه گفته شده که ما میخواهیم سلسله کنسرتهایی برگزار کنیم یا گروه تشکیل دهیم آیا اینها در حوزه کارهای اجرایی نیست؟
منظور من از وجه اجرایی در حوزه کارهای دولتی است یعنی مسئولیتهای دولتی وگرنه اجرای برنامه در داخل و خارج در اساسنامه خانه موسیقی پیش بینی شده است و یکی از وظایف مهم ما هم هست
*درمورد نقد و انتقاداتی که مطرح میشود به طور کلی چه نظری دارید؟
ما بسیار بسیار علاقمند هستیم که عملکرد خانه موسیقی مورد نقد و بررسی قرار بگیرد بویژه نقدهایی که راه حلهایی هم در کنارش باشد مسئله مهم این است که باید قبل از نقد اول بدانیم که حوزه وظایف خانه چیست ؟ مثلا خانه موسیقی میتواند حکم کند که به فلان کس فلان پول و بودجه را بدهید یا فلان کنسرت را بگذارید یا نگذارید و مسائلی از این قبیل ... اینها در حوزه وظایف اساسنامه خانه نیست، اما درمقابل خانه موسیقی باید در جهت دفاع از منافعی که مربوط به هنرمندان است قدم پیش بگذارد و قطعا شکی در آن نیست، اما این نکته ظرافتهایی دارد. ما نمیتوانیم در کارهای اجرایی بخشهای دولتی مجادله کنیم. ما که نمیتوانیم عکس العملهای غیر منطقی را ایجاد کنیم.
ما با اتکا براعتبارات هنری و شخصی اعضا باید امکانات تازه ای را به دست بیاوریم. بنابراین در این حوزه اگر نقدهایی شود قطعا استقبال میکنیم، اما بیشتر انتقادهایی که میشود به علت بی اطلاعی از حوزه اختیارات خانه موسیقی وارد نیست. بعضیها فکر میکنند که خانه موسیقی میتواندبرای برخی افراد کمکهای مادی برقرار کند... در حالی که چنین اختیارات و امکاناتی برای خانه موسیقی نه پیش بینی شده و نه وجود دارد.
به عنوان مثال صندوقی به عنوان صندوق حمایت از هنرمندان وجود دارد که ما اعضا را معرفی و توصیه میکنیم امکاناتی فراهم شود ولی تصمیم قطعی در اختیار ما نیست. شاید یک روزی در آینده خود هنرمندان صندوقی درست کنند و از آن محل کمکهای مادی صورت بگیرد. این هم جزو کارهایی است که میشود انجام داد.
*احتیاجات نیازهای مالی خانه از چه طریقی تامین میشود؟
ما تازه اولین سالی است که داریم حق عضویت میگیریم و این حق عضویت هم برای همین هزینههای جاری مثل آب و برق و تلفن و اینجور چیزها صرف میشود. آنچه در سیاستهای بلند مدت خانه موسیقی است استقلال کامل مادی است.
من به طور شفاف عرض میکنم آنچه که خانه برای هزینهها جاری و غیره صرف میکند جدای از مبالغ مربوط به عضویت، از محل کمکهایی است که دولت موظف است در بودجه خودش به عنوان کمک به فرهنگ و هنر مملکت بکند. هیچ منتی هم بر سر هنرمند نست این جزو بودجه ای است که پیش بینی شده تا در این حوزه صرف شود که البته خیلی محدود است و در حد همین رفت و آمد و نشستهایی است که صورت میگیرد.
ما الان حتی برای جمع شدن مجمع عمومی در کانونهایمان مکان مناسبی نداریم. ما باید برای این منظور از سالنهای نهادهای دولتی استفاده کنیم و اگر بخواهیم هزینه اش را بپردازیم باید تقریبا تمام حق عضویت سالانه اعضای خانه را برایش بپردازیم. بنابراین این که انتظار برود سریعا مستقل شویم و یا برخی صحبتهای ناآگاهانه و اتهامات نازیبایی که نسبت به خانه شنیده میشود و یا به کاربردن اصطلاح «حیاط خلوت» به انحراف رفتن و در خوشبینانه ترین حالت اش شتابزدگی در قضاوت است؟ باید هنرمندان مفتخر باشند که عده ای از هنرمندان سرشناس و ارزشمند اعتبار خودشان را در گروه کسب امتیاز و امکانات برای عموم هنرمندان گذاشتهاند و اصلا برای همین منظور هم انتخاب شدهاند.
*در اینجا انتقادی که وجود دارد این است که گفته میشود اگر امتیازات و امکاناتی کسب شده نامرئی یا دست کم در اختیار عموم هنرمندان نیست و فقط مسئله «بیمه» است که مطرح شده است. آیا این نکته صحیح است؟
ببینید، قدمهایی که برداشته میشود ممکن است در کوتاه مدت به چشم نیاید. برنامههای میان مدت و بلند مدت وجود دارد و قطعا در این چند سال هم فعالیتهایی به ثمر رسیده است. شناخت و تفهیم شان و جایگاه جامعه هنری در بخش موسیقی بسیار بسیار با ارزش بوده است و این مسئله در طول 6-5 سال گذشته با کمک این نهاد صورت گرفته است.
جایگاه هنرمندان در حال حاضر در نگاه کارگزاران قطعا نسبت به دهه گذشته ارتقا یافته است. ما فکر میکنیم که حتما باید کارهای ملموسی صورت بگیرد. البته این نوع فعالیت هم انجام شده در این مدت سعی شده تا 2 محل برای خانه تهیه شود که خود اعتباری برای خانه است و شاید خیلیها ندانند که برای در اختیار گرفتن این 2 محل چقدر فعالیت صورت گرفته است.
چقدر رفت وآمد و جلسه و بحث و گفتوگو و. .. را پشت سز گذاشتیم و بدیهی است یک سری فعالیت هم هست که به نتیجه نمیرسد. مابا نهادهای مختلفی مثل صدا و سیما و سازمان ارتباطات و غیره صحبتها و مذاکراتی کرده ایم تا بتوانیم فصل جدیدی از فعالیت را برای هنرمندان موسیقی ایجاد کنیم ولی هنوز به نتیجه نرسیدهایم، اما اینها کارها و فعالیتهایی است که وقت و انرژی فراوانی برای آن صرف شده است و اینها کار سادهای هم در جامعه ما نیست.
ما باید در دو بعد پیش برویم. اول زمینه سازی و ایجاد زیر ساختهای موسیقی در جامعه و دوم کسب امکانات و امتیازاتی است که از اولویتهای مااست وبرای رسیدن به این اهداف راههای طولانی و سختی هم پیش روی ماست... البته مسئله بیمه هنرمندان هم کار کوچکی نبوده است.
*اما بیمه منحصر به هنرمندان موسیقی نبوده است. در شاخههای دیگر مثل روزنامه نگاران و نویسندگان و. .. هم مشکل بیمه حل شده است.
بله آنها هم قطعا زحمت کشیدهاند. ما کار آنها را کم اهمیت نمیدانیم، در حال حاضر خانه موسیقی باید به اینگونه کارهای کلی و در جهت منافع عمومی هنرمندان بپردازد. از اول هم قرار نبوده است حل مشکلات شخصی هنرمندان نیز در اولویت بعدی قرار دارد. این نهاد زمینههای نزدیکی، تعامل و ارتباط را بین خود اعضا ایجاد میکند که خود زمینه ساز سایر اقدامات است.
* برنامه ریزی دراز مدت خانه موسیقی چیست؟
برنامه ریزی دراز مدت خانه در اساسنامه اش قید شده است. برگزاری کنسرتهای مستمردر داخل و خارج انتشار آثار صوتی و کتاب و دیگر محصولات فرهنگی، ایجاد آرشیو و خیلی کارهای دیگر که در این مسیر ممکن است خیلیها بگویند که این کارها به عمر ما کفاف نمیدهد، اما مسئلهای نیست، ما باید افق دور را بنگریم.
*در کل، شما نهاد خانه موسیقی رادر حال حاضر نهادی مستقل میدانید؟
هیچ نهادی به غیر از شرکتهای خصوصی به آن معنا مستقل نیستد به ویژه نهادهایی که در حوزههای ملی کار میکند، به همین لحاظ دولتها در همه کشورها و از جمله در ایران در جهت ارتقاء کلی فرهنگ و شاخصهای عمومی فرهنگ، لزوما کمکهایی را به این نهادها اختصاص داده اند و در حال حاضر ما از این حمایتها برخورداریم مثل پرداخت بخشی از حق بیمه اعضا ولی همانطور که گفتم برنامه درازمدت ما کسب استقلال کامل است.
*با این وصف، نهاد مستقل هم میتواند وجود داشته باشد؟
بله منتها نه در این زمان. برای این که این نهادها عمرکوتاهی دارند و میتوانند در یک دوره بلندمدت با مشارکت و کمک اعضای آن به استقلال برسند.
*یکی از انتقادهایی که وجود دارد این است که کمکهای وزارت ارشاد موجب شده است تا خانه موسیقی نتواند در قبال عملکردهای آن موضعگیری کند و احیانا از آنها انتقاد کند آیا همین طور است ؟
حمایتها بر چند نوع است برخی مواقع سوءتفاهمهایی پیش میآید که ناشی از ناآگاهی ما از مراحل اداری یکی کار و موضوعی است مثلا فرض کنید برای صدور مجوز برای کاری باید مراحل قانونی طی شود ما نمیتوانیم در آن مرحله قانونی دفاع کنیم نه این که ما نمیتوانیم بلکه هیچ سازمانی نمیتواند بنابراین ما فقط میتوانیم از اعتماد و اعتباری که در اینجا هست استفاده کنیم تا بتوانیم در انجام امور تسریعی ایجاد کنیم و در بعضی موارد هم که طرف مشورت هستیم کارها را در جهت قانونی سریع تر انجام بدهیم.
بعضی مواقع هم ما در جهت حمایت از هنرمندانی که گلهمند بودند وارد عمل شدهایم و بعدا مشاهده کردیم که موضوع اصلا مربوط به وزارت ارشاد نبوده است و بخشهای دیگری دخیل بودهاند که نهاد خانه موسیقی اساسا نمیتوانسته وارد حوزه کار آنها شود و اینها ممکن است سوء تفاهمهایی را به وجود آورده باشد بنابراین آنچه که از خانه موسیقی انتظار میرود باید در حیطه اختیاراتش باشد ما نمیتوانیم از خانه موسیقی کاری را بخواهیم که نتواند وارد آن حوزه بشود هنگامی که در یک دوره طولانی تر مفاهیم بیشتر پیدا شد شاید امکان ایجاد تحول در کارهای دیگر نیز فراهم شود و ما در واقع این قدمهای اولیه را به نتیجه برسانیم.
* درمورد علی رهبری و آمدن و رفتنش چه نظری دارید؟
آقای علی رهبری همان طوری که در نامه سرگشاده اخیر خود توضیح داده است با دعوت مرکز موسیقی به تهران آمد فعالیتهای ارزندهای را در همین مدت کوتاه انجام داد و نشان داد که چه ظرفیت ارزشمندی در جوانان هنرمند نهفته است و امیدواریم شرایط مناسب برای ادامه کار ایشان نیز فراهم شود آنچه لازم به توضیح میدانم اینست که در مطالبی که در مورد حقوق ارکستر مطرح شد این مفهوم کاملا منتقل شده است.
در واقع جامعه هنری به کار تمام وقت ارکستر نیاز دارد وگرنه کلیه نوازندگان دارای توانایی لازم جهت کسب درآمد مناسب هستند کمااین که اکنون هم با کارهای جنبی هنری مانند تدریس در شرایط ویژه ای که علاقهمند به هنر و هنرمند در جامعه قابل توجه است نیازمندی آنگونه ندارند ولی جامعه ما که این هنرمندان معدود را دارد ترجیح میدهد که از توان آنها در یک امر ملی استفاده شود و آنها استعداد و وقت خود را کلا برای این کار بگذارند و باید امکاناتش هم فراهم شود و مسلما باید این نگاه در مسئولان هم پدید آمده باشد و برای تامین آن تلاش بکنند.
* درخصوص تغییرات مسئولان فرهنگی کشور و کادر جدید هیات دولت چه نظری دارید؟
من فکر میکنم ما به سوی نوعی رونق در موسیقی پیش میرویم به دلیل این که نگاه خانه موسیقی به موسیقی نگاهی جامع به موسیقی علمی و فاخر و ارزشمند است و به نظر میرسد باید این نگاه مورد حمایت و تایید دولت جدید باشد و ما بسیار به آینده و افق موسیقی خوشبین هستیم.
|