چهارشنبه 15 مرداد 1404

 
 
     
 
     
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
آگهي درهموطن 
اخبار در موبايل 
آرشيو روزنامه 
تماس با ما 
توصيه روز
:: بازار کامپيوتر ::
معرفی تبلت چهار هسته‌يی شرکت ASUS‎
:: نکته آموزشی ::
چگونه گوشی اورجینال را از تقلبی تشخیص دهیم؟

اخبار داخلی فرهنگ و هنر من بارها با حافظ و فردوسی به ایران سفر کرده‌ام

 
 

هموطن , دوشنبه 14 آذر 1384

من بارها با حافظ و فردوسی به ایران سفر کرده‌ام

 
 

علی احمد سعید در نخستین حضور خود در ایران و در نخستین نشستش در این سفر، عصر شنبه با خبرنگاران ایرانی در خانه هنرمندان ایران به گفت‌وگو نشست.

من بارها با حافظ و فردوسی به ایران سفر کرده‌ام
شاعر ترانه‌های مهیار دمشقی عصر شنبه میهمان خانه هنرمندان ایران بود. او که تا پیش از این هرگز پا به ایران نگذاشته بود، جزو محبوبترین شاعران عرب‌تبار محسوب می‌شد. علی احمد سعید (آدونیس) نامدارترین شاعر سوری، می‌گوید: بارها به ایران آمده ام، من با حافظ، فردوسی، عطار و خیام راهی ایران شده ام.
او که بارها نامزد جایزه نوبل بوده است، در نخستین حضور خود در ایران و در نخستین نشستش در این سفر، عصر شنبه با خبرنگاران ایرانی در خانه هنرمندان ایران به گفت‌وگو نشست. وی با بیان این که به صحبت درباره نگرفتن جایزه نوبل تمایلی ندارد، گفت كه این دغدغه او نیست و مشكل هیاتی است كه باید تشخیص دهد.
آرزوی آدونیس این است كه اهل مطبوعات، آنقدر اهمیت گزاف به اینگونه جایزه‌ها ندهند و اهمیت را به خود سطح نوآوری و ابداع بدهند، نه به جایزه‌ای كه به آن تعلق می‌گیرد.
او شناخت خود را از شعر معاصر ایران با ابراز تاسف همراه كرد و گفت كه با آن چندان آشنایی ندارد و این به دلیل اندك بودن منابع ترجمه شده در این زمینه است.
تنها شناخت او از شعر معاصر ایران، شعرهای پراكنده‌ای است كه از احمد شاملو ترجمه شده و این توان را به او نمی‌دهد كه اظهار نظر دقیقی بكند. آدونیس در عین حال به اطلاعات دقیقش در زمینه شعر كهن ایران اشاره كرد و همچنین از ایرانیان درخواست كرد تا در زمینه ترجمه ادبیات معاصر به زبان‌های دیگر تلاش بیشتری بكنند.
در این قسمت، ونوس خوری - قطا - شاعر و مترجم سوری‌تبار ساكن فرانسه، نیز كه به همراه آدونیس و به دعوت بخش فرهنگی سفارت فرانسه به ایران سفر كرده است، به آشنایی‌اش با محمدعلی سپانلو اشاره كرد كه شعرش ترجمه شده و جایزه ماكس ژاكوب را گرفته است.
این عضو هیات داوری بعضی جایزه‌های ادبی فرانسه، همچنین گفت كه شاعران ایرانی دیگری هستند كه مستقیم به فرانسه می‌نویسند، ازجمله‌ آزاده نیشابور، اما تنها شاعری كه شعرش ترجمه شده و او با آن آشنایی دارد، سپانلو است.
آدونیس در ادامه، رابطه‌اش با شعر كهن فارسی و دلیل علاقه‌اش به آن‌را اینگونه توصیف كرد: رابطه من با شعر كهن فارسی
 

" آنچه آدونیس را دگرگون كرده و تكان‌ داده، میزان این آزادی در شعر كهن ایران، در سیر و رویایی است كه می‌توانسته به خودش امكان آن را بدهد. ... "

 
 
رابطه‌ای صرفا ادیبانه و شاعرانه است. به شعر صوفی ایران علاقه دارم؛ به‌خاطر تمایل به تصوف. با توجه به نگاه اسطوره‌ای‌ام به زمان، معتقدم گذشته، حال و آینده مرز خود را می‌شكند. معتقدم ما همیشه باید پشت سرمان را نگاه كنیم، چون با آن می‌توانیم به آینده نگاه كنیم و براساس همین رویكرد به زمان، نگاهم به شعر كهن، نگاه از نظر زمان نیست.
در دیدگاه آدونیس، این‌طور نیست كه شعر هم با گذشت زمان مثل علم تكامل پیدا كند، در نتیجه او به منبع نهایی نگاه نمی‌كند، بلكه پروسه حركت را مورد نظر دارد؛ در نگاه او، شعر، ماضی نمی‌شناسد.
به گفته آدونیس، وقتی شعر با گذشت زمان مثل علم پیشرفت نمی‌كند، طبعا باید با نگاه امروز به عقب برگردیم و از نگاه انسان مدرن به آن نگاه كنیم، به همین دلیل است كه خیلی از شاعران گذشته هستند كه زنده‌اند و با ما زندگی می‌كنند و خیلی از شاعران امروز هستند كه با آنها زندگی می‌كنیم، ولی بدون رابطه‌ای؛ انگار پیش ما نیستند.
او در ادامه به اینجا رسید كه مطالعاتش در مقایسه شعر ایران و عرب، او را به این نتیجه رسانده كه بعد مشخصی در شعر ایران وجود دارد؛ انگار پیوندی است بین شعر ایرانی و جست‌وجوی ازل، ناشناخته و بی‌نهایت. آنچه در این جست‌وجوی رسیدن به ازل مهم است، این است كه بدون آزادی امكانپذیر نیست، آزادی از همه جنبه‌های آن، ازجمله آزادی بیان.
آنچه آدونیس را دگرگون كرده و تكان‌ داده، میزان این آزادی در شعر كهن ایران، در سیر و رویایی است كه می‌توانسته به خودش امكان آن را بدهد.
او ویژگی برجسته شعر كهن فارسی را اینگونه خلاصه كرد: به دنبال ناشناخته و نامرئی بودن، آزادی در تجربه و آزادی بیان.
آدونیس درباره چگونگی نظارتش بر ترجمه آثارش به زبان‌های دیگر گفت كه ترجمه آثارش به فرانسه معمولا با نظارت و مشورت خودش است، ولی در ترجمه به زبان‌های دیگر، متاسفانه یا خوشبختانه نمی‌تواند هیچ داوری بكند و به‌هرحال به مترجمان اعتماد می‌كند.
سپس آدونیس درباره رویكردش به صوفی‌گری وعرفان متذكر شد كه اینها دین محسوب نمی‌شود و یك روش شناخت است.
او گفت درسی كه از عرفان می‌آموزد، یكی درباره هویت انسان است كه پیش‌ساخته نیست.
وی همچنین دیگر ویژگی عرفان و صوفی‌گری را اینگونه توصیف كرد: آنچه از واقعیت می‌بینیم، تمام حقیقت را به ما نشان نمی‌دهد. آنچه كه نمی‌توانیم ببینیم، بخش عمده‌ای از آن چیزی است كه می‌بینیم، بنابراین نوشتن برای عارف، دیدن نامرئی است و نوشتن آن.
او این بخش را به اندیشه و بخش دیگر را به بیان عرفانی مرتبط دانست و گفت: نویسنده عارف، بیرون از هر چارچوب قانونمندی می‌نویسد، تابع ریتم قلب، درون و بدن خودش است و از این بابت عارف‌ها و صوفی‌ها مدرن‌تر از خیلی نویسنده‌ها و شاعران مدرن معاصر ما هستند.
آدونیس خود را دنباله‌رو شاعران بسیار كهن عرب مثل المعری، ابوتمام و دیگران دانست و گفت آنچه
 

" شب شعر «نجوای ابرها» نیز با حضور این 2 شاعر كه آدونیس به عربی می‌خواند و خوری - قطا - به فرانسه، شامگاه شب گذشته در فرهنگسرای نیاوران برگزار شد. ... "

 
 
كه از شعر صوفیانه و عارفانه ایرانی یاد گرفته است، آزادی تجربه و بیان آن است.
در ادامه، بزرگداشتی که برای آدونیس در تهران برگزار شد. به گزارش ایسنا امین‌پور، درباره آدونیس گفت: "علی‌احمد سعید اسبر، متخلص به «آدونیس» در سال ‌١٩٣٠ در یكی از روستاهای سوریه زاده شد. در ‌١٤ سالگی شعری برای نخستین رئیس‌جمهور سوریه (پس از استقلال) خواند كه جایزه او اجازه تحصیل در یكی از مدارس بود. او در اثر فعالیت‌های سیاسی و سرودن شعرهای اعتراض‌آمیز زندانی شد و پس از آن به بیروت گریخت و به تابعیت لبنان درآمد. در ‌١٩٥٦با «خالده صالح» مشهور به «خالده سعید» ازدواج كرد كه او هم یكی از 2، 3 منتقد تراز اول عرب است.
در ‌١٩٧٣ از دانشگاه «سنت ژوزف» یا «قدیس یوسف» بیروت با نوشتن رساله‌ای مفصل با عنوان «الثابت و المتحول» دكتری گرفت و به تدریس در دانشگاه لبنان پرداخت.
آدونیس با انتشار 2 مجله مهم و جریان‌ساز به نام «مجله شعر» و «مواقف» سهم عمده‌ای در گسترش شعر و نقد نو در فرهنگ عربی داشت. چندان‌كه گاه از زمان انتشار این مجلات به منزله مبدا تاریخی برای شعر نو عرب یاد می‌شود؛ یعنی شعر عربی پیش از مجله شعر و پس از آن.
آدونیس نوگرایی است كه در هیچ پوسته و قالبی نمی‌گنجد. برای او شعر، به تعبیر ریلكه «دگرگون كردن زمین» است. او می‌خواهد «نقشه اشیا» را تغییر دهد. پس شگفت‌ نیست كه مدرنیسم و ارتباط آن با سنت، دلمشغولی همیشگی او باشد.
امین‌پور با اشاره به نگاه آدونیس گفت: او شعر را رویا می‌بیند و رویا به اقتضای طبیعتش، جهشی به بیرون از مفاهیم رایج مسلط است. پس رویا تغییری است كه در نظام اشیا و نظام نگرش به اشیا روی می‌دهد. به همین دلیل است كه شعر نو، پیش از هر چیز، همچون عصیانی علیه شكل‌ها و روش‌های شعر كهن جلوه می‌كند.»
بیش از نیم قرن است كه آدونیس همچنان نو به نو می‌سراید، از «نخستین شعرها» تا «برگ‌هایی در باد» تا «ترانه‌های مهیار دمشقی» تا «دگردیسی‌ها» و «صحنه و آینه‌ها» و «مفرد به صیغه جمع» و «الحصار». به قول همسرش شعر او سفرنامه طولانی شعر عربی است «سفر از شالوده‌ای كلاسیك به مخاطره تخیلی نومایه كه همواره برخورد می‌شود. آدونیس شاعر حافظه نیست. او آتش می‌كارد. گل نمی‌چیند. از این رو خواندن شعرهای او به معنای پای نهادن به رود تحول و شركت در آئین آفرینش است.»
اگرچه به نظر می‌رسد كه شعر آدونیس رفته‌رفته از جانب معنا به سمت صورت می‌گراید، باید گفت كه شعرهای او همیشه با اندیشه درگیر است و معنا هیچ‌گاه در شعرهای او كم یا گم نمی‌شود، بلكه از لایه‌های سطحی به اعماق می‌رود. از این‌روست كه گاه به سخنان شطح‌آمیز صوفیه و سوررئالیسم و اندیشه‌های وحدت وجودی می‌گراید و گاه چهره خود را از پس نقاب‌های اسطوره‌ای یا تاریخی و اسلامی جلوه‌گر می‌كند. همچنان‌كه با استفاده از نقاب (persona ) «مهیار دمشقی» كه شاعری ایرانی‌تبار و زرتشتی است كه با راهنمایی استادش - شریف رضی
 

" آدونیس خود را دنباله‌رو شاعران بسیار كهن عرب مثل المعری، ابوتمام و دیگران دانست و گفت آنچه كه از شعر صوفیانه و عارفانه ایرانی یاد گرفته است، آزادی تجربه و بیان آن است.... "

 
 
- به مذهب شیعه می‌گراید، در واقع خود را می‌سراید؛ چرا كه مهیار هم مانند او شاعر است و آواره و ناسازگار با زمانه و شیعه.
همچنین از پس این نقاب می‌توان چشمان آدونیس را دید با نگاهی نگران به سرنوشت جامعه و فرهنگ عربی و جهان معاصر.
البته ابهام، اتهامی است كه برخی شعر او را بدان متهم می‌کنند. چراكه « روابط واژه‌ها با یكدیگر گاه چنان ناآشنا و غافلگیر كننده است كه به نظر می‌آید رابطه دال و مدلول از هم گسیخته است.»
امین‌پور افزود: استاد یگانه و فرزانه - دكتر شفیعی كدكنی - در كتاب «شعر معاصر عرب» خاطره‌ای در باب حاضر جوابی آدونیس نقل می‌كند كه شنیدنی است: «در بهار ‌١٩٧٦ در نیویورك مجلسی بود در باب «شعر شرق میانه» كه در آن البیاتی درباره «هدف هنرها و ادبیات» سخن گفت.
در این میان یكی از حضار كه گویا یهودی بود، شاید برای این که استخوان‌ لای گوشت بگذارد، پرسید كه آقای البیاتی و آقای آدونیس، هر 2 عرب، هر 2 شاعر پیشرو، چرا 2 نوع حرف و عقیده اظهار می‌دارند؟ آدونیس در پاسخ حرف بسیار قشنگی زد كه من جای دیگر آن را نشنیده بودم. گفت: «اگر روزی تمام سیاستمداران، یك حرف بزنند، جهان بهشت خواهد شد، اما اگر روزی فرا رسید كه شعرا همه یك حرف بگویند، دنیا به دوزخی وحشتناك بدل خواهد شد.»
شب شعر «نجوای ابرها» نیز با حضور این 2 شاعر كه آدونیس به عربی می‌خواند و خوری - قطا - به فرانسه، شامگاه شب گذشته در فرهنگسرای نیاوران برگزار شد.
امین‌پور به رابطه نسبی با آدونیس به واسطه شیعی، شاعر و شرقی بودن اشاره كرد و همچنین رابطه سببی با او را این‌طور تعریف كرد كه او هم با نگاه نگران، مثل همه شاعران متعهد، به جامعه، انسان و سرنوشت انسان و جهان می‌نگرد و دغدغه ذهن و زبانش سنت و مدرنیزم است.
او سپس به این اشاره كرد كه به آدونیس اتهام گسست از سنت را می‌زنند و در عین حال به گفته‌ای از خود او استناد كرد كه می‌گوید: باید از آن ناخویشتنی كه گذشته بر شخصیت ما تحمیل می‌كند، رها شویم و به‌راستی، خود باشیم. خواهان جدایی از میراثی هستم كه تمام شده و دیگر نیرویی در آن نمانده است؛ خواهان جدایی از خاكسترم، نه آتش.
قیصر امین‌پور ابهام را دیگر اتهام واردشده به شعر آدونیس دانست و گفت كه اگر چه به نظر می‌رسد شعر او رفته‌رفته از سمت معنا به صورت می‌گراید، اما شعر او همیشه با اندیشه درگیر است و معنا هیچ‌وقت در شعر او كم یا گم نمی‌شود.
وی در ادامه از آدونیس نقل قول كرد: هستند شیادانی كه عجز خود را در پس پرده ابهام پنهان می‌كنند و كسانی كه عجز خود را در پس پرده وضوح پنهان می‌كنند. من به خودی خود نه ابهام مورد توجهم است، نه وضوح؛ آنچه برایم اهمیت دارد، نوآوری است و بس.
برنامه‌های حضور آدونیس و ونوس - به عنوان مترجم شعرهای آدونیس- در ایران با حضور در خانه هنرمندان ایران (دیروز از ساعت 11 تا 13)، نشست در دانشكده ادبیات و زبان‌های خارجی دانشگاه علامه طباطبایی (دیروز از ساعت 14 تا 17) برگزار شده و با سفر به شیراز (چهارشنبه) و حضور در خانه شاعران ایران (پنجشنبه) پی‌گرفته خواهد شد.
این برنامه‌ها توسط خانه نقد ایران با مدیریت شاهرخ تندروصالح ترتیب داده شده است.

 
 
   
 
تحليل
:: اقتصادی ::
وزارت اقتصاد؛ یک صندلی و هفت نامزد
:: فناوری اطلاعات ::
پایان ممنوعیت پرحاشیه؛ واردات تمام برندهای موبایل، آزاد اعلام شد
:: روی خط جوانی ::
دلیل نوعروس برای طلاق 6 ماه بعد از عقد چه بود؟
:: ورزش ::
اولادقباد کوتاه آمد: قدردان آقای شمسایی هستم
:: فرهنگ و هنر ::
کارگردان پایتخت: تنابنده هرچه قدر گرفته باز هم کم است
:: حوادث ::
اختلاف بر سر مبلغ رهن یک خانه به قتل منجر شد

 
     
   
     
     
    ::  تماس با ما  ::  درباره ما  ::  sitemap  ::  آگهي درهموطن  ::
کليهء حقوق متعلق است به روزنامهء هموطن سلام. ۱۳۹۳ - ۱۳۸۳
طراحی و اجرای سايت : شرکت به نگار