 |
توصيه روز |
 |
 |
:: بازار کامپيوتر :: |
 |
|
:: نکته آموزشی :: |
 |
|
|
 |
 |
|
 |
|
|
|
ارجمند به روايت زاون قوكاسيان
|
| | |
 | حكايت دوستي و رابطه زاون با ارجمند،بسيار دور دست،بسيارعميق وبسيار پر ثمر بوده است. | 
حكايت دوستي و رابطه زاون با ارجمند،بسيار دور دست،بسيارعميق وبسيار پر ثمر بوده است. ارجمند تقريبا در همه مجموعه هاي گردآورده ي زاون شركت داشته و زاون هم در بسياري بزنگاهها ارجمند را ياري داده است. ارتباط زاون با ارجمند به گونه اي نيست كه بشود در چند سطر يا چند صفحه بيانش كرد.
متن زير حاصل گفت وگوي كوتاه با زاون شاگرد ارجمند است.
* قرار است بزرگداشتی برای آقای جمشيد ارجمند برگزار شود. يادنامهای برای ارجمند هم تهيه و تدوين كردهايد. جمشيد ارجمند چه سهمی در نقد سينما داشته است؟
من تصميم گرفتم دينی كه واقعاً نسبت به جمشيد ارجمند دارم را ادا كنم . در اين مملكت وقتی بزرگداشتي برای كسی میگيرند، به اين معناست كه روزهای آخر زندگی اوست يا حالش بد است. میخواستم اين بار اين كار را نكنيم و نگذاريم كه آقای ارجمند بيماری لاعلاجی بگيرند و به وضعيت بدی برای او بزرگداشت برگزار كنيم.
همانند كارهايی كه در جاهای ديگر انجام میشود، كه به هر طريقی جامعه فرهنگی ازهنرمند قدردانی میكنند و به نوعی برای كارهای بعدی اش راه را باز میكند. ارجمند منتقد دهه چهل است و نسلی كه پرورده اوست من وهم نسلان من هستيم. نسل من معلمانش ارجمند، دوایی، كيومرث وجدانی و شهرزاد يا خورسند بودهاند، اما تنها كسی كه از آنها در ايران مانده و كار میكند، در نقد فيلم فعاليت میكند ارجمند است، او به گردن نسل ما خيلی حق دارد.
تنها كار ی كه من كردم اين بود كه پيشنهاد بدهم برای او بزرگداشتی برگزار كنيم. البته چون بانك كشاورزی آمد و برای اين كتاب هزينه را تقبل كرد، از ايدههای من فاصله گرفتند. بهدليل اين كه آنها به عنوان يك سرمايهگذار ايدههايی داشتند، اما اينها مهم نبود، مهم اين بود كه اين مراسم برگزار شود.
حالا يك مقدار هم با پارامترهايی كه در ذهن من است، فرق داشته باشد مهم نيست. خوشحالم كه اين بزرگداشت برگزار میشود . نسل من دين خود را به كسانی كه راه را برايش هموار كرده يا اولين معلمان ما بودهاند، ادا كرده.
* راجع به كتابتان كه درباره جمشيد ارجمند است، توضيح بفرمائيد.
اين كتاب يك بخشی از كتابی است كه من در نظرم بود. به خاطر اين كه بانك روی آن سرمايهگذاری میكرد، ايدههای آنها هم بود. چيزی كه الان درآمده حاصل يك نگاه جمعی در رشتههای مختلفی است كه ارجمند د ر آنها كار كرده از آدمهايی كه طنزنويس هستند از آنها صحبت كردم.
زمينه ويرايش همينطور و ترجمه هم همينطور. هر كسی به نظر من بخشی از بضاعت ارجمند را معرفی كرده است. اميدوارم بتوانيم با اين كارمان ارجمند را وارد مرحله جديدی كنيمانگيزه بدهيم كه با نيروی بيشتری كارش را ادامه دهد. بد نيست كه بگويم اولين كتابی كه از من چاپ شد، سال 51 بودكه با سكوت مطبوعات همراه شد.
راجع به فيلمی غيرمتعارف بود. درمجله رودكی بود كه ارجمند نسبت به اين كتاب، نقدی نوشت و عكسالعمل مثبتی نشان داد. يكی از دلايلی شد كه من بعدها كتاب كيميايی را منتشر كنم يعنی يك عامل محرك بسيار قوی بود كه نسل بعد خود را واقعاً همراهی كند و به ما قوت قلبی بدهد و راه را نشان. اگر من امروز 14 كتاب دارم به خاطرآن پشتيبانی و نگاه مثبت بود.
اگر نگاه تقويتكننده ارجمند نبود شايد از همان ابتدا آن را رها میكردم. از اين جهت است كه ما با اين بزرگداشتها ادای دين میكنيم و اين تشكری نسبت به نسل قديم است.
* نام كتاب و موضوع كتاب؟
«درباره چشمه» روی فيلم «چشمه» نوشته شده بود. سال 51. بعد هم در همه كتابهايم نه، اما در 80 درصد آنها ارجمند هميشه برايم مطلب داده است. چند سال پيش از او دعوت كرديم و در دانشگاه سوره اصفهان تدريس میكرديم. در كانونهای فيلم داوری فيلمهای جوانان را میكردند.
بخشی منتقدان ما وقتی نقد فيلم مینويسند يا میخواهند كارگردان شوند يا شغل ديگری را میخواهند در سينما انتخاب كنند و نقد راه ورودشان به سينما میشود. ولی آقای ارجمند اين چنين نبود. ارجمند منتقد ماندو واقعاً سينما را به خاطر سينما میخواست.
به نقدهايش نگاه كنيد، هيچوقت به سينما توهين نكرده و به هيچ فيلمسازی نان قرض نداده. به نظر من نگاه ارجمند برای نگاه در سينما سرمشق خوبی است. اين كه چگونه میتواند يك منتقد خوب در اين مملكت كار كند. ارجمند تقريباً در اوايل دهه 40 كه آدمهايی مثل گلستان، غفاری و نسل روشنفكر فيلمساز كار را شروع كردند، نوشتن را شروع كرد. او از سينمای موج نو حمايت كرد و بسيار در سينمای امروز ايران نقش سازندهای داشت .
اوهيچ نوع تفكر خاصی را القا نكرد. خيلی با سينما شرافتمندانه برخورد كرد. با اين كه فيلمساز مورد علاقهاش كيميايی است به نقد فيلم قيصر يا بلوچ نگاه كنيد، نان قرض نمیدهد. خيلی از منتقدان ما هستند كه شيفته يك فيلمساز میشوند. و راجع به همه فيلمهای او خوب مینويسند ولی ارجمند واقعا اين چنين نبود.
* جمشيد ارجمند نقدهای سينما را ترجمه میكرد؟
نه. چون او فرانسه بلد بود، بيشتر آن نقدها را ميخواند و نوع نگاه آنها را در سينمای ما متداول مي كرد. جزء كسانی نبود كه كپیكاری كند. خيلی كم ترجمه كرده و بيشتر تاليف میكرد.
| | | | | | |
|
 |
تحليل |
 |
 |
:: اقتصادی :: |
 |
|
:: فناوری اطلاعات :: |
 |
|
:: روی خط جوانی :: |
 |
|
:: ورزش :: |
 |
|
:: فرهنگ و هنر :: |
 |
|
:: حوادث :: |
 |
|
|
 |
 |
|
 |
|
|